«جوکر»؛ از لودگی در شوخی تا مهمانان پولی/ دستاورد علیخانی چه بود؟
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۱۹۲۷
به بهانه پایان فصل اول از مجموعه «جوکر» به کارگردانی احسان علیخانی مروری داشتهایم بر نقاط ضعف و قوت این رئالیتی شو که گویا قرار است به فصلهای بعدی هم برسد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، احسان علیخانی فصل اول «جوکر» را به پایان رساند. او حالا ظاهراً از پس اولین تجربه محصول خود در شبکه خانگی که در نوع خود به کارهای سخت و طاقتفرسا هم تنه میزند توفیقی نسبی یافته است؛ توفیقی که باید دید در نظر مخاطب بوده است یا منتقدان؟
یک لوکیشن بزرگ به مساحت ۶۰۰ متر، یک دکور ۳۶۰ درجه و ۴۰ دوربین فیلمبرداری که لحظه به لحظه میمیک خنده را بر صورت ثبت میکنند و با اولین خنده آژیر هشدار به صدا درمیآید؛ این کلیدیترین چالش «جوکر» بود تا شرکتکنندهها از خندیدن اجتناب کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئالیتی شوی «جوکر» به کارگردانی احسان علیخانی ساخته و طی چند ماه گذشته در شبکه نمایش خانگی عرضه شد. این مجموعه در هر فصل با دور هم آوردن تعدادی از هنرمندان چالشی را برای نخندیدن بهوجود میآورد و کسی که از پس همه این چالشها برمیآمد برنده نهایی فصل بود. چالشی که در آن خود شرکتکنندگان باید یکدیگر را به خنده میانداختند.
این چالش نه فقط برای شرکتکنندگان که اولین چالش احسان علیخانی در شبکه نمایش خانگی هم بود؛ تجربهای که پس از «ماه عسل» و «عصر جدید» توانست برند دیگری را برای این مجری و تهیهکننده به ثبت برساند. برندی که طراحی اولیه آن از یکی از مسابقات خارجی گرفته شده و علیخانی همچون «عصر جدید» آن را به نوعی پیاده سازی کرده است. در این پیادهسازی البته کار را به شکلی گروهی و تیمی پیش برد که بخش اعظم آنها را تیم او در «عصر جدید» تشکیل میدادند.
یک نکته درباره «جوکر» حائز اهمیت است و آن نقش تیم نویسنده برنامه است. تیمی که احتمالاً ایدههای اولیه هر شرکت کننده را میگیرد به فیلمنامه تبدیل میکند و بعد براساس آن چالشها شکل میگیرد. نکتهای که احسان علیخانی در فیلم پشت صحنه برنامه بارها به آن تاکید میکند و میگوید کسی هم از سناریو و شوخیهای دیگری خبر ندارد اما شخص کارگردان و نویسندهها از همه شوخیها مطلع هستند.
بنابراین آنچه در خروجی آنتن میبینیم اگرچه حاصل یک کار سخت و کارگردانی شده است اما از آنجایی که همه این طراحیها از قبل با تیم نویسنده هماهنگ شده و چیده شده دیگر بداههای صرف نیست بنابراین بیشتر و بیشتر جای خالی نویسنده های کار درست و طراحان شوخی ساز را مشخص میکند که شوخیها را به برخی حرکات بدنی و میمیک صورت و بازی با صدا محدود کردند.
این موضوع شاید این چالش را هم پیش آورد که چقدر برنامه به مثابه یک رئالیتی شو پیش رفته است. رئالیتی شویی که قرار است نمودی از کنش و واکنشهای واقعی افراد در یک موقعیت باشد اما حالا براساس طراحیهای تمرین شده هرکس برای خود پیش رفته است. موقعیتی چون «ترومن شو» که حالا کارگردان کامل میداند چه کسی قرار است چه نقشی بازی کند. هرچند خود رئالیتی شوها هم معمولاً مورد انتقاد قرار میگیرد که باز هم دستخوش نمایشی بودن میشوند اما در این ترکیب طراحی شده ایده رئالیتی شو بیش از پیش زیر سوال میرود.
حالا با پایان فصل اول این برنامه مروری بر آن داشتهایم و کیوان کثیریان منتقد سینما و تلویزیون از زاویه چند مؤلفه کارگردانی، کمدی سازی، مهمانان برنامه و برندسازی به نقد و بررسی آن پرداخته است.
برداشت اول؛ طراحی و کارگردانی
این اولین کارگردانی احسان علیخانی نیست او پیش از این هم طراحی و کارگردانی گفتگوهای «ماه عسل» را به عهده داشته است. همانها که به اشک درآوردن مخاطب معروف شده است و قصههایی دراماتیکتر از برخی از فیلمهای سینمایی را پیش چشم مخاطب به تصویر کشید. «عصر جدید» با پروداکشن سختتر و بزرگتر تجربه دیگری برای کارگردانی احسان علیخانی بود و حالا «جوکر» چالشی جدی تر و سختتر برایش به شمار میرفت.
فضایی که در آن ۴۰ دوربین فیلمبرداری به کار گرفته شده است و در همان سوله «عصر جدید» و با همان تیم هم ضبط و تصویربرداری شده است و البته با بودجهای در حدود ۸۰ میلیارد که برای این چالش سخت حتماً رقم خوبی هم بوده است.
نگاه منتقد؛ مهم است که شوخیها از خود کمدین ها بود یا طراحی نویسنده
کیوان کثیریان درباره طراحی این برنامه عنوان کرد: «جوکر» طراحی چندان مبتکرانه ای ندارد و یا از ایدههای جدید برخوردار نیست. در مقاطعی شائبههایی هم به وجود آمده بود که برخی اتفاقات برنامهریزی شده است. من ترجیح میدهم در یک ریالیتی شو یک طراحی کلی وجود داشته باشد اما جزئیات و کنش و واکنشها به خود افراد سپرده شود. بالاخره شما کمدین آوردهاید پس باید یک طراحی عمومی حداقلی داشته باشید.
وی اضافه کرد: یک محدودیت کلی وجود دارد که خانمها در طنز حضور ندارند. مثلاً در خود عصر جدید خانمها حضور دارند اما اینجا حتی حضور هم نداشتند و فکر میکنم در این برنامه با این سبک و سیاق که بار خنده به دوشِ حرکات بدنی گذاشته شده و محدودیتهایی وجود دارد که اساساً نمیتوان خانمها را وارد کرد.
کثیریان درباره حضور احسان علیخانی در برنامه و اینکه نامش به عنوان کارگردان در قسمت دوم رونمایی شد، گفت: احتمالاً چون ایشان اطمینان نداشت که برنامه، چه بازتابهایی خواهد داشت، اسمش را از ابتدا نیاورد. با این حال احتمالاً برای خود احسان علیخانی هم به لحاظ مادی و هم معنوی تجربه مفیدی بوده است. اتفاق بدی هم نیست چون همانطور که همه میدانیم تلویزیون تقریباً خالی از آثار طنز است و چنین برنامههایی میتوانند از این خلأ استفاده کنند.
کثیریان درباره طراحی این برنامه بهعنوان رئالیتی شو نیز عنوان کرد: من دقیقاً نمیدانم که این شوخیها محصول نگارش نویسندگان برنامه است یا خلق خود بازیگران. برای من مشخص نیست که بازیگران بازی میکنند یا واقعاً خودشان هستند و واقعی میخندند؟ اینها مهم است و در رئالیتی شو باید خیلی چیزها در لحظه رخ دهد.
برداشت دوم؛ خلق کمدی یا لودگی؟
«جوکر» برنامهای سرگرم کننده و مفرح بود و در هر قسمت لحظات زیادی داشت که مخاطبش را بخنداند. همین ویژگی برنامه هم اصلیترین دلیلی بود که با پخش این مجموعه بسیاری به کارنامه علیخانی در درآوردن اشک و گریه مخاطب در «ماه عسل» اشاره کنند و بعد بگویند او حالا در چالش جدید خود برای خنده گرفتن هم توفیق پیدا کرده است. با این حال بخشی از این خندهها به سمت لودگی و لحظههای مشابه کمدیهای بزن و بکوب و شوخی با حرکات بدنی پیش میرود.
برنامه تیم نویسنده دارد اما هیچ نامی از میان شوخی سازان و طنزنویسان مشهور و نامی در میانشان دیده نمیشود و شاید همین میتواند یکی از دلایل ضعف برنامه در پیش برد شوخیها باشد.
نگاه منتقد؛ ممکن است ما هم بخندیم اما در نهایت لودگی است
کیوان کثیریان درباره خلق موقعیتهای کمدی در این برنامه عنوان کرد: به نظرم با توجه به محدودیتهای ما در شوخیهای کلامی و در حرکات، برنامه گاهی وارد فازهای دم دستی و لودگی میشود. فضا برای خنده گرفتن، گاه «التماسی» میشود. دست نویسنده و کمدین باز نیست و با خط قرمزها هم نمیتوانید بازی کنید، ساترا را هم میخواهید در نظر داشته باشید، ملاحظات را هم رعایت کنید. در این شرایط است که به هر قیمت مثلاً با پوشیدن لباس حیوان میخواهید خنده بگیرید، با تقلید صدای خواننده آن طرف آبی هم میخواهید، شرکت کنندگان و مخاطب را بخندانید چون ممکن است خیلی از شوخیها قابل عرضه نباشد.
کثیریان درباره اینکه چقدر این شوخیها سرگرم کننده بودهاند بیان کرد: ممکن است گاهی خود من هم با این شوخیها بخندم اما در نهایت جوکر برنامهای است که به لودگی میرسد البته شاید هم هدف اولیه برنامه همین بوده است!
وی با اشاره به نبود طراحی در خلق کمدیها گفت: اینکه مثلاً یکی پیژامه را زیادی بالا بکشند شاید بامزه هم باشد اما چرا به یک اتفاق طنازانهتر نخندیم؟ نمیگویم لزوماً موقعیتها باید آموزنده باشد اما در برخی موقعیتها بعد از خنده میگوئید؛ که چی واقعاً؟ برنامه باید یک طراحی هم داشته باشد. چه اشکالی دارد از چنین برنامهای چهارتا جوک با نکته طنازانه یا حکایت خندهدار بشود یاد گرفت؟
برداشت سوم؛ ترکیب مهمانان رئالیتی شو
از جمله بخشهایی که واکنشهای مختلفی گرفت حضور مهمانان در این برنامه بود که گاه برخی را با انتقادهای تندی هم مواجه کرد و حضور برخی هم به عنوان برگ برندههای هر فصل از برنامه پیش رفت.
برخی از هنرمندان در همین برنامه چهره طنازانه دیگری از خود نشان دادند به گونهای که یک باره در معرض تحسین و تمجیدهای مردم و حتی رسانهها قرار گرفتند که از جمله آنها میتوان به رضا نیکخواه اشاره کرد. برخی از آنها هم که ناشناختهتر بودند به عنوان مهمان مورد توجه برنامههای تلویزیونی قرار گرفتند مثل ایمان صفا. یک انتقاد هم در کلیت برنامه پیش رفت که عمده آنها چهرههایی بودند که پیش از این در برنامههای مختلف تلویزیونی حضور داشتند.
نگاه منتقد؛ مهمانانی که پول میگیرند تا بخندانند
کثیریان درباره کمدین های دعوت شده و شوخیهایشان بیان کرد: بامزگی زمانی در خون ماست مثلاً به نظر میرسد برخی از این کمدین ها طراحیهای شخصی برای بامزه بودن و عرضه خودشان داشتند اما برخی مشخصاً نه خلاقیتی داشتند و نه طراحی. برخی با جیغ و داد و شکلت درآوردن میخواستند خنده بگیرند یا با گوشهگیری و شرکت نکردن در وسط ماجرا تلاش میکردند خود را در قسمتهای بعد نگه دارند.
وی اضافه کرد: تعداد مهمانان زیاد بود، همین تعداد زیاد باعث میشد برخی بیشتر به گوشه بروند و از چالشها به نوعی فرار کنند و آسیبی هم نبینند. اینکه کسی دست به کارهای سطحی مثل شکلک درآوردن و عربده کشی و… بزند شاید خنده دار باشد. مثلاً نعره زدنهای یکی از هنرمندان شاید خنده دار هم بود اما آوردهاش چه بود؟ آنها در برنامه شرکت میکنند و بابتش هم پول گرفتهاند، اما مخاطب دارد پول هم میپردازد، آوردهاش برای او چیست؟
این منتقد اضافه کرد: در برخی قسمتها یکی از شرکت کنندگان نقش جوکر را بهعهده میگرفت. اما باز هم طراحی ویژهای وجود نداشت که موقعیت جالبی خلق شود. گروه نویسندگان در این زمینه هم خلاقیتی نداشت و حضور جوکر با برخی کمدین ها فرق چندانی نمیکرد. میشد موقعیتهای کمدی متنوعی طراحی کرد و ادمها را در آن موقعیتها قرار داد و نتیجهی بهتری گرفت.
برداشت چهارم؛ برندسازی به سبک «جوکر»
«جوکر» توانست خود را از همان قسمت اول مورد توجه قرار دهد و قطعاً میتوان گفت جزو یکی از برندهای به تثبیت رسیده در شبکه خانگی است. برندی که سازندگانش ابایی نداشتند که از همان قسمت اول کپی بودن آن را اعلام کنند و البته برای آنکه این برند را به اتفاقی پربیننده برای مخاطب تبدیل کنند حتماً تلاش شده است.
خود احسان علیخانی در قسمت آخر «جوکر» به چند قسمت از ضبطهای صفر برنامه اشاره میکند که با تئاتریها و استندآپ کمدین ها انجام شده است و تجربههایی که سعی کردهاند ریسک چنین برنامهای را با طیفهای مختلف بیازماید.
کم هم نبودهاند تاک شو ها و مسابقههایی که در شبکه خانگی با حضور سلبریتی ها به نمایش درآمدهاند اما در نطفه خفه شدهاند و یا حتی الان یادی از آنها نیست. چراکه صرف حضور سلبریتی ها در یک برنامه نتوانسته است آن را به اتفاقی پرمخاطب تبدیل کند. اما «جوکر» در زمینه جذب و نگه داشتن مخاطبانش توانست تا حد زیادی توفیق به دست آورد و حالا میتواند این برند را به فصلهای بعدی برساند اما آیا با همین مدل شوخیهای سطحی و بدون برنامهریزی میتواند در فصل بعد خودش را در رتبه پرمخاطب های شبکه خانگی نگه دارد یا ممکن است مثل «عصر جدید» فقط در فصل اول مورد توجه باشد؟ در قسمت آخر البته نکتهای هم درباره حضور زنان در این چالش مطرح شد که خود میتواند ترفند دیگری برای عرضه یک اتفاق متفاوت باشد و در دام شوخیهای تکراری یک فصل اخیر اسیر نماند.
نگاه منتقد؛ رئالیتی شوها در برندسازی به صراحت نزدیک شوند
کثیریان در پایان درباره برندسازی در حوزه ساخت چنین برنامههایی بیان کرد: به دلیل کم کاری تلویزیون در این زمینه و همچنین برنامههای طنز که کمتر شده است چنین آثاری در شبکه خانگی طرفدار پیدا میکنند.
وی بیان کرد: یک نکته درباره این برنامهها وجود دارد که شائبه واقعی بودن شأن است. من نمیدانم «شبهای مافیا» چقدر واقعی است و چقدرش بازی است؟ یا همانطور که گفتم شوخیها در برنامه «جوکر» چقدر طراحی شده پیش رفته و چقدر نه. اما در طراحی تاکشوها شوخیهای تند و تیز مرسوم است و سوالهای صریح پرسیده میشود با این حال محدودیتهای ما خیلی زیاد است. مثلاً حامد آهنگی در برنامه اینترنتیاش سعی دارد به آن فضا نزدیک شود اما کاملاً ناکام است. هنوز تاک شو ها و رئالیتی شوهای ما به این میزان از صراحت نرسیدهاند و اجازه هم ندارند و در برندسازی این برنامهها میتوان این نکات را هم در نظر گرفت.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی احسان علیخانی مجموعه جوکر کارگردانی احسان علیخانی احسان علیخانی کثیریان درباره شبکه خانگی شرکت کنندگان چنین برنامه رئالیتی شو نگاه منتقد برنامه ها برنامه ای موقعیت ها کمدین ها عصر جدید شوخی ها فصل اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۱۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی
جمعه گذشته در روستای الله آباد شهرستان عنبرآباد در استان کرمان مراسم جشن عروسی برپا بود و بسیاری از مردم روستا در این مراسم شرکت کرده بودند.
داماد جوانی اهل کرمان و عروس اهل بندرعباس بود و از آنجا که پدر داماد در روستای الله آباد زندگی میکرد، مراسم عروسی نیز در همان روستا برگزار شده بود. علاوه بر اقوام داماد و اهالی روستا، بستگان عروس نیز از بندرعباس راهی الله آباد شده بودند تا شروع زندگی زوج جوان را جشن بگیرند.
از صبح جمعه هر دو خانواده در تکاپوی برگزاری مراسم بودند. بعد از اینکه خطبه عقد عروس و داماد خوانده شد، نوبت به جشن و پایکوبی رسید. همه چیز خوب پیش میرفت و همه خوشحال در انتظار ورود عروس و داماد به داخل سالن بودند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.
تیراندازی مرگباروقتی عروس و داماد به مجلس رسیدند، همه شروع کردند به رقصیدن و شادی کردن، در بین میهمانان ۳ نفر از دوستان دوران سربازی داماد نیز بحضور داشتند که از بندرعباس خود را به مراسم رسانده بودند.
منصور بهمنی دهیار روستای الله آباد عنبرآباد در گفتگو با همشهری میگوید: یکی از دوستان داماد با خود کلت کمری آورده بود تا مطابق رسم غلطی که در بعضی از عروسیها وجود دارد، با آن تیراندازی کند. او شروع به رقصیدن کرد، اما چون مشروبات الکی مصرف کرده بود، حالت عادی نداشت و در همان حال ناگهان سلاحش را به دست گرفت و شروع به تیراندازی کرد.
او ادامه میدهد:، چون حال پسر جوان خوب نبود، نمیدانست که سر اسلحه را به کدام سو گرفته است. او چند گلوله شلیک کرد و ناگهان خواهر داماد در اثر اصابت گلوله به سرش نقش زمین شد.
وقتی این اتفاق افتاد، ضارب که همچنان در حال رقص بود، از سر و صدای موزیک متوجه کارش نشد و باز هم شلیک کرد که این بار خاله عروس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله به شکمش خورد و بر زمین افتاد.
بهمنی میافزاید: با جیغ و فریاد میهمانان همه متوجه این حادثه و گلوله خوردن این دختر جوان شدند. پس از آن بود که همهمه به پا شد و عروسی با شیون مهمانان و خانواده عروس و داماد به عزا تبدیل شد.
شب زیبایی که عروس و داماد انتظارش را داشتند یکباره به شب عزای دو دختر جوان تبدیل شد. خانوادهها همه تلاش خود را کردند تا دو دختر را به بیمارستان برسانند، اما کار از کار گذشته بود و هر دو جان خود را از دست داده بودند. از سوی دیگر ضارب وقتی متوجه شد چه حادثهای رخ داده است، به همراه یکی از دوستانش فرار کرد و به بندرعباس گریخت. دهیار الله آباد ادامه میدهد: دوست سوم که راننده بود، توسط پلیس دستگیر شد. ماموران پلیس با حضور در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند.
پلیس وقتی متوجه شد که ضارب فرار کرده است، در تحقیقاتی که انجام داد، رد ضارب را در بندرعباس شناسایی کرد.
بهمنی اضافه میکند: یکشنبه که به اداره آگاهی رفته بودم، متوجه شدم که پلیس بندرعباس رد ضارب را گرفته و برای دستگیریاش راهی محل اختفای او شده، اما وی مقاومت کرده و درگیری به وجود آمده است. در این درگیری ضارب تیر خورده و دستگیر و راهی بیمارستان شده است تا بعد از معالجه به مراجعه قضایی تحویل داده شود.
رسمی که کشتههای زیادی داده استپس از جمعه غمانگیز روستای اللهآباد، خواهر داماد صبح یکشنبه به خاک سپرده شد و پیکر خاله عروس نیز برای دفن به بندرعباس انتقال یافت.
به گفته دهیار روستای اللهآباد، رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی تا کنون باعث مرگ افراد زیادی شده است. این رسم در مناطق جنوبی کرمان وجود دارد و هر سال باعث مرگ افراد زیادی میشود.
وی میگوید: باید با کسانی که در مراسم ختم و عروسی اقدام به تیراندازی میکنند، برخورد شدید شود تا دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
تیراندازیهای مرگبار در یک سال گذشتهرسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی در سالهای اخیر قربانیان زیادی به جا گذاشته است. این در حالی است که در همه این سالها پلیس، دستگاه قضایی و رسانهها درباره این رسم غلط و تبعات آن بارها هشدار دادهاند. مهمترین حوادث اینچنینی را با هم مرور میکنیم.
مرگ جوان ۲۷ سالهدر یکی از روستاهای بروجرد رسم غلط تیراندازی در عروسی حادثه مرگباری آفرید. این حادثه ۳ خرداد سال گذشته رخ داد. وقتی مهمانان در حال جشن و پایکوبی بودند، دو نفر که وظیفه تیراندازی در عروسی را برای احترام به مهمانان بر عهده داشتند، با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان ۲۷ ساله شدند و خاطرهای هولناک برای عروس و داماد باقی گذاشتند.
کشته شدن دامادیکی از دردناکترین حوادث رسم تیراندازی در یکی از روستاهای کهگیلوهه و بویر احمد اتفاق افتاد. ۳۱ تیر سال گذشته، وقتی عروس و داماد دست در دست هم پیشاپیش خانواده و مهمانان وارد حیاط خانه پدر داماد شدند، یکی از مهمانان تفنگ به دست برای خوشامدگویی به مهمانان شروع به تیراندازی کرد که ناگهان یکی از گلولهها بر قلب داماد اثابت کرد و باعث جان باختن او شد و خانوادهاش را داغدار کرد.
برادرعروس کشته شدپنجشنبه شب ۲۱دی ۱۴۰۲، در روستای سرآسیاب شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد شلیک گلوله توسط یکی از مهمانان که در حین رقص و پایکوبی تیراندازی میکرد، باعث مرگ برادر عروس شد. این مرد ۴۲ ساله بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست و عروس در شب عروسیاش برای همیشه عزادار برادرش شد.
۱۳ مجروح در عروسی
شامگاه ۲۸ اسفند سال گذشته در شهر ایذه، وقتی عروس و داماد وارد تالار عروسی شدند، یکی از مهمانان با اسلحه شکاری خود، شروع به تیراندازی کرد و با این کار ۱۳ نفر از مهمانان به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدند، این اقدام باعث برهم خوردن عروسی شد و شبی که قرار بود برای حاضران و عروس و داماد به شادی ختم شود، با شیون و زاری پایان یافت.
کودک ۹ ساله جان باخت۸ اسفند سال گذشته نیز سنت تیراندازی جان یک کودک را گرفت. کودک ۹ ساله اهل روستای چاهدروا شهرستان مُهر در استان فارس، در اثر تیراندازی در عروسی به شدت مجروح شد. او را به بیمارستانی در لامرد برای معالجعه منتقل کردند، اما چون شدت جراحات زیاد بود، کادر پزشکی درخواست کردند که با اورژانس هوایی به شیراز منتقل شود، اما قبل از رسیدن اورژانس، کودک جان خود را از دست داد.
مرگ در تالار عروسی۷ فروردین امسال، یکی از تالارهای شهرستان گتوند در خوزستان میزبان عروسی و مراسم جشن و پایکوبی بود. با ورود عروس و داماد به داخل محوطه بیرونی تالار، یکی از بستگان برای خوشآمد گویی به عروس و داماد در میان حضار، خانواده و بستگان شروع به تیراندازی کرد. صدای تیراندازی شور و شادی مهمانان را چندبرابر کرد، اما غافل از اینکه یک جوان ۳۲ ساله در این بین بر اثر شلیک گلوله بر زمین افتاده است. تیراندازی در شلوغی و همهمه مهمانان ادامه داشت تا اینکه جیغ و فریاد باعث شد تا مهمانان متوجه تیرخوردن مرد جوان شوند.
بدین ترتیب شیون و زاری جای خود را به پایکوبی و شادی داد. آن جوان در همان لحظه جان خود را از دست داد و عروسی شروع نشده پایان یافت و تبدیل به عزا شد.
۱۸ شهریور سال گذشته، وقتی شاعران معروف خوزستانی در یک مراسم ختم در بندر امام خمینی گرد هم آمدند، یکی از حاضران در این مراسم بر اثر رسم غلط تیراندازی، شروع به شلیک تیرکرد که ناگهان چند تیر به سوی حضار شلیک شد و حیدر حیدری شاعر عرب خوزستانی اهل رامشیر بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد و همچنین علی مجدم، شاعر عرب اهل آبادان بر اثر اصابت تیر مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟