Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-03@04:25:33 GMT

نگاهی به جوکر؛ خندیدن یا نخندیدن، مسئله این است

تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۳۲۴۴۹

نگاهی به جوکر؛ خندیدن یا نخندیدن، مسئله این است

  خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: مسابقه جوکر که با یک ایده تکراری در سطح جهانی آغاز به کار کرد و تا کنون شش فصل از آن از طریق فیلیمو نمایش داده شده، توانسته نظر مخاطبین را به خود جلب کند؛ بطوریکه دو قسمت اول آن رکورد تماشا را توسط بینندگان جابجا کرد. در هر قسمت ۸ نفر از هنرمندان طنز کشور حضور دارند که در مدت ۶ ساعتی که مسابقه برگزار می‌شود نباید بخندند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر فرد بعد از دو بار خندیدن حذف شده و به آخرین نفر ۱۰۰ میلیون جایزه داده می‌شود. بخشی از جایزه بنا بر تمایل فرد برنده، برای امور خیریه اختصاص داده می‌شود. با این همه بسیاری از کارشناسان به این معتقدند که «جوکر» یک شو‌ی تلویزیونی مبتذل است.

استفاده از هنرمندان در رئالیتی شو و مسابقات به دلیل اینکه مخاطب با زوایای دیگر شخصیت سلبریتی‌ها  آشنا می‌شود و از نزدیک شاهد رفتار، گفتار و در واقع درونیات و چهره دیگرِ آنهاست همیشه جذاب است. شاید اولین برنامه‌ای که با این رویکرد در ایران ساخته شد شام ایرانی ساخته سعید ابوطالب بود که پس از آن برنامه مافیا را ساخت (که هر دو از نسخه‌های برون مرزی کپی برداری شده‌اند). جوکر وجه دیگری از این سبک برنامه سازی است. سؤال اینجاست که برنامه‌های این چنینی تا چه اندازه در چارچوب فرهنگیِ ما جای می‌گیرند؟ برای مثال احترام بینافردی که در فرهنگ ما وجود دارد در هیچ یک از این برنامه‌ها رعایت نمی‌شود. در این برنامه که حتی کرامت فردی هم حفظ نمی‌شود. به خاطر برنده شدن در مسابقه و به دست آوردن پول، شرکت کننده‌ها حاضرند با ظاهر یا افراد خانواده خود هم شوخی کنند و آن‌ها را به چالش بکشند. این مدل رفتار که همه وامدار تفکرِ «هدف وسیله را توجیه می‌کند» هستند، در طولانی مدت اثر بسیار مخربی در جامعه می‌گذارد به طوری که جای ارزش و ضدارزش را عوض می‌کند.

اولین نکته‌ای که درمورد جوکر جلب توجه میکند، اعتراف به کپی برداری ایده این برنامه است که با توضیحات مفصل در ابتدای هر قسمت بیان می‌شود. بنظر می‌آید برنامه سازان در حال گذر از باور به ناآگاهی مخاطب هستند و برخلاف گذشته که بیننده را انسانی فاقد آگاهی می‌دانستند و اجازه کپی برداری از ایده تا طراحی صحنه یک برنامه را به خود می‌دادند، با اعترافات این چنینی، شأن مخاطب را به خوبی حفظ می‌کنند. گرچه که در برنامه دیگر علیخانی، عصر جدید، که کپی برداری مستقیم، از ایده تا اجرا، از برنامه‌های استعدادیابی غربی است، هیچگاه این اعتراف صورت نگرفت.

در این بین سِمت احسان علیخانی در ساخت برنامه جوکر سوال برانگیز است. در تیتراژ قسمت اول از او به عنوان مشاوره پروژه نام برده شد اما در پایان قسمت دوم عنوان کارگردان هنری برای او درج شد. از طرفی همه جا صحبت از این است که تیم سازنده جوکر در خدمت احسان علیخانی است و جوکر نیز برنامه  اوست. جدا از این‌‌همه تناقض بین جوکر با دیگر آثاری که علیخانی در آن حضور داشته مانند ماه عسل، چیستی عدم شفافیت سِمت او خود سوال بزرگی است که جوابی برای آن وجود ندارد. سمت علیخانی در جوکر هرچه باشد جای تأسف دارد که چرا باید یک برنامه ساز موفق تلویزیونی که ساخت برنامه‌های مؤثر و ارزشی را در کارنامه خود دارد،به ساخت چنین برنامه سخیفی روی آرود؟

پنج فصل ابتدایی توسط یک برند لوازم خانگی حمایت شد ولی در فصل ششم دیجیکالا از این برنامه حمایت مالی می‌کند. فارغ از جایزه‌ای که به برنده تعلق می‌گیرد، ظاهر برنامه بسیار پرخرج است. مبلمان و اکسسوری های موجود، مواد غذایی و وسایل پذیرایی که وجود دارد همه حکایت از بودجه فراوانی دارد که در اختیار سازنده برنامه است. تبلیغ فرهنگ تجمل گرایی آن هم در شرایط فعلی اقتصادی مردم ضربه دیگری است که جوکر به جامعه وارد می‌کند.

شاید تنها اتفاقات خوب این برنامه، دعوت از پیشکسوتان عرصه طنز کشور است. کسانی مانند مجید شاپوری، منوچهر آذری، اصغر سمسارزاده و ... که علاوه بر پیشکسوتی، نوستالژیِ حضورشان جذاب است گرچه همین افراد گاه برای برنده شدن به کارهایی روی می‌آورند که در شأن آنها نیست و با رفتن به سمت لودگی و جلف بازی خاطرات خوبشان در ذهن مخاطب را خدشه‌دار می‌کنند.

در قسمت ابتدایی با توضیحات سیامک انصاری، گرداننده مسابقه، تاکید شد که بدلیل طیف سنی گسترده مخاطبین، باید حد ادب در این برنامه نگه داشته شود اما پس از چند قسمت مخاطب نه تنها با بی‌ادبی های مکرر مواجه است بلکه اشارات و کنایات اروتیک، جایگزینی به عمد کلمات هم آوا با ناسزاها و رقص‌های مکرر شرکت کنندگان، فضای مناسبی به نمایش نمی‌گذارد. متأسفانه از بسیاری از شرکت کننده ها، بخاطر نبود استعداد در طنزپردازی، بیشتر مسخره بازی سرمی‌زند و اولین کار و راحت ترین آن برایشان، انجام حرکات موزون (بخوانید ناموزون) و ترانه‌های دم دستی و کوچه بازاریست.

فضا، گفتار و رفتار شرکت کننده‌ها بسیار متنوع و متغیر است به طوری که نمی‌توان با خیال راحت آن را در کنار همه اعضای خانواده تماشا کرد و اجازه تماشای این برنامه را به نوجوانان داد.

موج خندیدن به هر بهانه‌ای، با برنامه خندوانه به راه افتاد،برنامه‌ای که با وجود عبور از بسیاری از خط قرمزهای رسانه ملی بازهم یک سری از چارچوب‌های اخلاقی و عرفی را رعایت می‌کند. کسی مخالف خنده یا شادی نیست، ولی تبدیل خنده به یک ارزش ماهوی چیزی است که نه تنها راهگشا نیست بلکه در دین بسیار مذمت شده است. این همه بی‌دلیل خندیدن و دم غنیمتی فقط برای یک لحظه گذراست و آورده‌ای با خود ندارد. توقع نمی‌رود این برنامه در پی حل مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه باشد ولی بهانه قرار دادن این مسئله برای اثبات این که جامعه ناشاد است و باید شادش کنیم، دلیل خوبی برای این سطحی نگری نیست. این میزان هزینه و انرژی صرف بشود و سقف خواسته سازنده، یک لحظه خنده بی تفکر و گذرا باشد، بیشتر ضربه به فرهنگ و هنر است تا چیز دیگر. وظیفه اهالی هنر بالا بردن سطح فرهنگ جامعه است اما سال‌هاست که شاهد پایین آوردن این سطح بخصوص در عرصه طنز هستیم. خنده مخاطب می‌تواند به یک شوخی سخیف و اروتیک باشد، می‌تواند به یک طنز کلامی و ادبی باشد. اینکه مخاطب به کدام بخندد انتخاب برنامه ساز است که به مخاطب دسترسی به کدام وجه را بدهد.

برنامه‌های چون جوکرمخاطبان بسیاری دارند، از این نظر می‌توانند سلیقه ساز باشند. اما سلیقه‌ای که در این برنامه تولید می‌شود سلیقه‌ای نازل و حتی در برخی صحنه‌ها مبتذل است. با نگاهی به فصل‌های مختلف جوکر، آشکار است که این برنامه استوار به رویکردی نهلیستی(پوچ گرایانه) و لذت طلبانه به زندگی است و سطح سلیقه مخاطب را  تا سر حد ممکن به قهقرا می‌برد. 

البته که با توضیحات شرکت کننده‌های فصل ششم پیرامون این که این هم کار «ما» است و هرکس برای گذران زندگی کار می‌کند و ما هم بازیگر طنزیم و کار ما خنداندن مخاطبین است، اینطور به نظر می‌آید که دلیلی فراتر از خنداندن مردم در کار باشد. شاید همانطور که مهران غفوریان در فصل پنجم گفت که: «اگه پای پول وسط باشه من همه کاری می‌کنم» نقطه عطف همه چیز پول است و بس.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: جوکر رئالیتی شو احسان علیخانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۳۲۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟

بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار می‌کند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنباله‌سازی سریال‌های موفق به تاسی از فصل‌بندی مجموعه‌های غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعه‌های غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیت‌تر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریال‌های چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصل‌ها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.

دنباله سازی در حوزه سریال‌، در دوره‌ای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سال‌های اخیر، ساخت سریال‌های چند فصلی مجموعه‌هایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.

دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعه‌های سیما بازتابی اجتماعی و رسانه‌ای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکه‌های اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکست‌های متوالی باید مورد توجه تصمیم‌سازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.


با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعه‌هایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمی‌گردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.

بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفت‌وگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجی‌های منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.

همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان می‌دهد، پروژه افزایش فصول‌ سریال‌ها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصل‌های قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.

با این حال انتظار می‌رفت این شکست، با پخش سریال نون‌خ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .


در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافت‌های گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.

فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیف‌تر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایه‌ها و شوخی‌های بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.

تیپ‌هایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشه‌ای در فصل پنجم سریال داشتند.


محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نون‌خ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیت‌ها دنبال می کند. گره‌های متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گره‌های فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.


در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، می‌توانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصل‌های متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایه‌های اصلی دراماتیک سریال شد.

قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.

هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پرده‌پوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب می‌شود.

در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیه‌هایی مواجه شود.


کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصل‌های آن پایین‌تر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان می‌داد که سازندگان سعی کرده‌اند برای خوشایند تحول‌خواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار می‌شود.

دیگر خبرها

  • «تهران ۲۰» به مطالبات مردم نزدیک‌تر می‌شود
  • خندیدن گردشگر روس به سقوط ارزش ریال (عکس)
  • وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
  • نگاهی به فصل دوم مسابقه معمایی موزیکال «صداتو» / نغمه‌ای در دل معمای موسیقی
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • نگاهی به وضعیت بودجه احزاب در لایحه بودجه 1403 / مرکز پژوهش های مجلس: وزارت کشور گزارشی از نحوه توزیع کمک مالی به احزاب ارائه کند
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!